نوشتن برای روایت زندگی در روزهای تلاش برای بقاء

 

نوشتن برای روایت زندگی
نوشتن برای روایت

 

نوشتن برای من روایت زندگی خود بدون داشتن احساسات منفی است.

می نویسم برای اینکه بدانم تا وقتی قلم در دست می گیرم در دنیا وجود دارم و این حس بودن برایم بسیار با ارزش است.

حسی که در این زمانه ارزش بسیاری خواهد داشت. پرهیز از احساس منفی و تجربه زندگی آرام و بدون دغدغه.

البته این رهایی و زندگی بدون دغدغه به این معنی نیست که در زندگی من دغدغه ای وجود ندارد.

بالعکس من در زندگی شخصی تلاطم های بسیاری تجربه کرده ام و هنوز هم از این تلاطم ها در رنج و عذابم.

نوشتن برای من رهایی در لحظه است . وقتی می نویسم هیچ غصه ای ندارم . انگار نه انگار که اینهمه مشکلات در زندگی از سر گذرانده ام .

وقتی به نوشتن فکر می کنم در این اندیشه هستم که چه بنویسم . بدنبال موضوعی می گردم تا بهانه کنم برای نوشتن.

اما نوشتن بدون در نظر گرفتن موضوعی خاص باعث می شود تا فقط به این فکر باشم تا رهایی را تجربه کنم.

وقتی اندیشه های گوناگون تمام مغزم را احاطه می کند ، دغدغه ام می شود رهایی از این اندیشه ها.

نوشتن را همانند چنگکی می دانم که این تفکرات را از مغزم بیرون می کشد و برایم آرامش را به ارمغان می آورد.

امروز جمعه است و به رسم روزهای تعطیل ، بدنبال استراحت جسمی و ذهنی هستم.

نوشتن آزاد را گذاشته ام برای جمعه. می خواهم تا آرام شوم برای شروع هفته ای دیگر.

هفته ای که می دانم در آن باید برای ادامه زندگی بجنگم. این روزها اوضاع بسیاری از هموطنان من همین گونه است.

جنگ برای بقاء.

به امید جمعه هایی که در انتظار شروع هفته جدید باشیم برای تجربه لذت بردن از زندگی.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا