نوشتن برای جبران ننوشتن

 

نوشتن را آغاز می کنم با یاد خدا.

چند روزی به علت مشکل فنی نتوانستم مطلبی بنویسم.

الان که در حال نوشتنم احساس می کنم دوباره به زندگی بازگشته ام.

نوشتن یعنی زندگی دوباره و بودن با کلمات.کلماتی که از عمق ذهن برای جمله شدن صف می کشند .

نمی دانم ننوشتن این چند روز را به حساب چه بگذارم. اهمال یا کسالت یا نداشتن کامپیوتر.

اما نداشتن کامپیوتر را می شد با رفتن به کافی نت و نوشتن در وبلاگ جبران کرد.

اما دلیل اصلی اهمال کاری است. یا شاید هنوز نوشتن آنقدرها برایم مهم نشده که مثل نان شب برایم جلوه کند.

به هر حال از خودم خجالت می کشم برای این تنبلی و ننوشتن. تمام تلاش خودم را خواهم کرد تا دوباره تکرار نشود.

اما چیزی که از دست ندادمش نوشتن صفحات صبحگاهی است . تنها خوشحالی من برای جبران اهمال ننوشتن.

به خاطر کم کاری در وبلاگ خواستم یکی از صفحات صبحگاهی را در وبلاگم بگذارم اما نتوانستم.

احساس کردم اگر همین الان مطلبی بنویسم و در وبلاگ بگذارم برای احوالاتم بهتر است.

شاید نوشته خوبی از کار درنیاید اما به خودم قول داده ام از کمال گرایی دوری کنم.

خوشحالم بابت نوشتن همین چند مطلب .

تا فردا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا