رهایی از گرداب فکر به کمک نوشتن

رهایی از گرداب فکر به کمک نوشتن.

وقتی به خاطر عهدی که با خودم بسته ام قلم در دست می گیرم زندگی ام جریان پیدا می کند.

همانند قرص زیر زبانی که قلب ایستاده را به حرکت در می آورد.

وقتی نمی نویسم در حالت انجماد قرار دارم. نوشتن برای من هر روز مثل شوک الکتریکی است.

مرا دوباره احیا می کند. رهایی از کما است.

برای فردی چون من که همواره در تفکر به سر می برد نوشتن از گرداب نجاتش می دهد.

گرداب مهلک فکر . افکاری که رهایم نمی کند. گذشته ام همانند سریالی که با دور تند به حرکت درآمده همواره مغزم را درگیر می کند.

نوشتن حرکت دادن این گرداب به سمت خروجی است.

جریانی را به سمت تعادل هدایت می کند و از چرخیدن به دور افکارم نجاتم می دهد.

و این رهایی حکایت هر روز زندگی من است.

در زمانه ای که گوش شنوا برای حرفهایت کم است.کسی حوصله ات را ندارد.

اما صفحه کاغذ صبورترین در دنیاست. همه حرفهایت را به جان و دل می خرد.

در خود نگه میدارد و هیچ ادعایی هم ندارد.هر وقت بخواهی می توانی به این مخزن اسرار مراجعه کنی و درد دلهایت را بگویی.

نوشتار درمانی را به همه کسانی که شبیه به نگارنده هستند توصیه می کنم.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا