تایلر کاون و خلاصه نظراتش در کتاب Average is Over
تایلر کاون و خلاصه نظراتش در کتاب Average is Over
تایلر کاون درسال ۲۰۱۱ توسط فارین پالیسی جزو ۱۰۰ متفکر برتر دنیا معرفی شد.
تایلر کاون می گوید سه منبع اصلی در دنیا وجود دارند که در افقی که ما مشاهده می کنیم، همچنان کمیاب خواهند ماند.
زمین، نیروی کار ماهر و داراییهای فکری سه منبع اصلی هستند.
بسیاری از چیزهای دیگر بقدری فراوان خواهد شد که بعید است ارزش اقتصادی چندانی ایجاد کنند.
نیروی کار ماهر یعنی کسی که مهارتِ مکملِ تکنولوژیهای روز را داشته باشد.
خیلی از مهارتها دردنیای جدید دیگر کاربرد چندانی نخواهند داشت.
یکی از دستاورد های خیلی عجیب فرهنگ اینترنت این است که دیگر هیچوقت هیچیک از ما نمیتوانیم بهترین باشیم.
قبلاً – به اشتباه – فکر میکردیم در یک حوزههایی بهترین هستیم. اینترنت همیشه یادمان میاندازد که در هر چیزی کسی هست که از ما بهتراست.
در واقع ما در دنیای بزرگتری رقابت میکنیم.
کسانی که این تجربه را بپذیرند و با آن کنار بیایند با شرایط جدید دنیا تطبیق بیشتری پیدا میکنند.
روزنامهها دیگر آن کاربرد قدیم را ندارند.
چون کسی دنبال «بستهی اخبار» نیست.
هر کسی میتواند خبری را که برای خودش جالب است پیدا کند.
آیا الان میتونید تصور کنید که یه نویسنده چند تا کتابش را به هم بچسباند و به زور از شما بخواهد که همهی مجموعه را با هم بخرید و بخوانید؟
روزنامه هم همین است. چرا روزنامهها باید انتظار داشته باشند که ما بستههای خبری آنها را با کلی اطلاعات و تحلیلها که ممکن است درمورد علاقهمان نباشد خریداری کنیم؟
دانش مدیریتی به تدریج عمومیتر از قبل میشود.
General Executive Knowledge
به این نشان که در مقایسه با چند دهه قبل، بیشتر میشنویم که یه مدیر از یه صنعت میرود به صنعت دیگر و اتفاقاً موفق هم میشود.
دیگرمدیرها فقط در صنعت خودشان نمیچرخند.
.این منطقی است که ما برای یادگیری چیزی به اسم دانش مدیریت عمومی وقت بگذاریم.
آدمها باید وقتشان رو بین دو حوزهی یادگیری تخصصی و یادگیری عمومی تقسیم کنند.
اینکه تشخیص بدهند چه سهمی برای هر کدام بگذارند خیلی مهم است.
به عقیده کاون خیلی از آدمها احتمالاً نسبت ۸۰ – ۲۰ برایشان مناسب است.
۸۰٪ برای دانش تخصصی خودشان. و ۲۰٪ برای دانش عمومی و ایدههای بزرگی که در دنیا مطرح است و موضوعاتی فراتر از مرزهای تخصصی خودشان.
البته تأکید میکند که این برای همه مفید نیست و شاید عدهای باید درصدهای دیگری تعریف کنند.
کاون اصطلاح Quake-book را برای کتاب هایی به کار میبرد که ما را مثل زلزله تکان میدهند.
توضیح میدهد که این کتابها را دیگر بیشتر در سن پایین می شود دید و خواند. در سن بالا کمتر کتابی این خاصیت را داراست.
همچنین اشاره میکند که کتابها به تدریج «یک بار مصرف» شدهاند.
هر چقدر هم خوب باشند.دفعهی دوم نمیشود (و لازم نیست) خوانده شوند.
اشاره میکند که تنها کتابهایی که گاهی میتواند برگردد و دوباره بخواند کلاسیکها (کارهای شکسپیر و مانند آن) هستند.
خرد در دنیای جدید از دیدگاه تایلر کاون
یعنی اینکه کِی و چگونه قضاوت را به دیگران واگذار کنی.
چه زمانهایی و در چه شرایطی به قضاوت دیگران اعتماد کنی .
در چه شرایطی، خودت به گردآوری اطلاعات مشغول باشی .
در نهایت، خودت در جایگاه داوری و تصمیمگیری بنشینی.
آدم هر چه جلوتر میرود کتابهای غیرداستانی را میتواند سریعتر بخواند.
چون حرف ها و ارجاعات شان و ایدههای داخلشان را بهتر میفهمد و از قبل با آها آشناست.
میگوید من اگر ۵۷ سالم باشد و از ۴ سالگی خواندن رو شروع کرده باشم، وقتی کسی ازم میپرسد خواندن فلان کتاب چقدر وقت گرفت نباید بگویم چند روز یا چند هفته.
باید بگویم ۵۳ سال. چون تمام مطالعات قبلی من هست که من را برای مطالعهی این کتاب آماده کرده و روی نحوهی مطالعهی من و درک من از کتاب فعلی تأثیر گذاشته است.
اصطلاح G-Zero : هیچ کشوری قدرت مطلق نیست و این اصطلاح در برابر G7 و G8 و G20 و بقیهی Gهایی که ما میشناسیم قرار میگیرد.
تایلر کاون معتقد است که ذهن انسان امروز در مقایسه با انسان چند دهه قبل، از نظر قدرت تصور پیشرفتها و تحولات آینده ضعیفتراست.
Science Fiction دههی ۵۰ و ۶۰ رادیکال بود و مردم میتوانستند جهانی متفاوت از چیزی که بود را تصور کنند.
اما الان بیشتر Science Fictionها از جنس Dystopian شده اند .
آنها میخواهند دنیایی را ترسیم کنند که پیشرفت در آن شکست خورده یا به تبعات نامطلوب رسیده است .
حتی در مورد نگاههای مثبت هم، جهانی که ترسیم میشود شکاف کمتری با وضعیت موجود دارد.
(در مقایسه با شکاف تخیل دههی ۵۰ و واقعیتهای دههی ۵۰).
این نوشته ویرایش شده از کامنت استاد عزیز محمد رضا شعبانعلی در سایت متمم است.
بیشتر بخوانید : خلاصه کتاب اثر مرکب نوشته دارن هاردی
پیشنهاد می کنم این مطلب را هم بخوانید.