غرقگی اثر چیک سنت میهایی(قسمت دوم)

 

خلاصه کتاب غرقگی اثر چیک سنت میهایی(قسمت دوم) تقدیم خوانندگان گرامی می گردد.

 

در قسمت اول خلاصه کتاب غرقگی در خصوص شادکامی مطالبی را با هم مرور کردیم و حال قسمت دوم کتاب.

هر فرد باید از هر ابزاری که در دسترس دارد برای خلق زندگی­ای معنادار و خشنود­کننده استفاده کند.

چگونه می توان بر زندگی خود سلطه یافت، باید ببینیم که آیا دانش بشری در وضعیت کنونی می­تواند به این پرسش پاسخ دهد یا نه.

این دانش چگونه می تواند به انسان کمک کند بیاموزد که خودش را از اضطراب ها و ترس ها رها کند .

روش مناسب به دست آوردن کنترل بر هوشیاری است که به نوبه خود به کنترل کیفیت تجربه منجر می شود.

هر پیشرفت کوچکی در این مسیر زندگی را سرشارتر، لذت بخش تر و معنادارتر می­کند.

 

غرقگی

هیچ انسانی کامل نیست، مگر این که یاد بگیرد افکار و احساساتش را کنترل کند.

به نظر می رسد کسانی که زحمت تسلط یافتن بر آن چه را در هوشیاری روی می دهد به خود داده اند زندگی شادتری دارند.

برای رسیدن به چنین تسلطی دانستن این موضوع اهمیت دارد که هوشیاری چگونه عمل می کند.

هوشیاری نیز مانند هر بعد دیگری از رفتار انسان، نتیجه فرایندهای زیستی است.

شیوه عمل هوشیاری صرفا بر اساس برنامه ریزی زیستی آن کنترل نمی شود بلکه هوشیاری پدیده­ای خود – راهبر است.

هوشیاری توانایی تحت الشعاع قرار دادن دستورالعمل های ژنتیکی را دارد و راهکارهای مستقل خودش را در پیش می­گیرد.

هوشیاری در مورد احساسات، ادراکات، محسوسات و عقاید به صورت نوعی مرکز تبادل داده ها کار می کند.

بدون وجود هوشیاری هم ما “می فهمیم” که چه چیزی در حال روی دادن است، اما فقط می توانیم به  شیوه­ای بازتابی و غریزی بدان پاسخ دهیم.

بر اساس هوشیاری ، می توانیم اطلاعاتی را ابداع کنیم که قبلا وجود نداشته اند.

ما میتوانیم خیال بافی کنیم، دروغ بگوییم، شعرهای زیبا بسراییم و نظریه های علمی خلق کنیم.

هوشیار بودن به چه معنا­ست؟

هوشیار بودن  بدین معنا­ست که رویدادهای هشیارانه خاصی مانند احساسات، ادراکات، افکار، قصدها، در حال رخ دادن است .

ما قادریم آن ها را در جهت مطلوبمان هدایت کنیم.

رویدادهایی که هوشیاری در آن­ها دخیل است ــ “چیزهایی” که می بینیم، احساس می کنیم، به آن ها فکر می کنیم .

اطلاعاتی هستند که قادریم آن ها را دستکاری و از آن ها استفاده کنیم.

اگر گسترش نامحدود چیزهایی که غرقگی در هوشیاری می تواند در برگیرد امکان داشت، یکی از اساسی ترین رویاهای بشر محقق می شد.

اطلاعاتی که ما اجازه می دهیم به هوشیاری راه یابد اهمیت بسیاری پیدا می کند .

این اطلاعات در واقع همان چیزی است که محتوا و کیفیت زندگی­مان را تعیین می کند.

اطلاعات، وقتی توجه را بر آن متمرکز کنیم یا در نتیجه عادت های توجهی، بر اساس دستور­های زیستی یا  آموزه­های اجتماعی وارد هوشیاری می شود.

برای مثال، هنگامی که در طول بزرگراه رانندگی می کنیم، از کنار صدها اتومبیل عبور می کنیم.

بدون این که واقعا از آن ها آگاه باشیم. ممکن است شکل و رنگ آن ها در کسری از ثانیه ثبت و سپس فورا فراموش شود.

اما ما معمولا به یک وسیله نقلیه خاص توجه می کنیم.

شاید به این دلیل که دائما از مسیرش در بین خطوط منحرف می شود، یا به دلیل آن که خیلی آهسته حرکت می کند و یا به دلیل ظاهر غیر معمولش.

تصویر یک اتومبیل غیر معمولی وارد کانون هوشیاری می شود و ما از آن آگاه می شویم.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا