برای ایرانیان نخستین نوروزی بود خلاف آنچه در همه عمر دیده بودند و یا از بزرگان خود شنیده بودند .
نوروزی که هیچ شباهتی به نو شدن نداشت.
اولین روز سال با امید نسبت به پیش داشتن سالی خوش ، برای عزیزانمان آرزوی بهترینها را میکردیم اما امسال نه امیدی به در پیش داشتن سال خوبی برای ما است و نه دیگران.
نوروز امسال با همه بدیهایش تلنگری برای من داشت و اطمینان دارم برای سایرین نیز اینگونه خواهد بود : زیبایی های فراموش شده
ما انسانها با از دست دادن یک موهبت ، قدر آن را میدانیم و در فراوانی آن چشمهایمان را میبندیم.
نیازی به نام بردن این سادگیهای زیبا نیست چون همه ما نسبت به آنها آگاهیم و متن هم کلیشهای میشود .
تجربه ثابت کرده هر زمان از بلایی دور می شویم دوباره سراغ همان عادت های گذشته می رویم .
سال بعد اگر بلایی نازل نشود ، مهمترین دغدغه ما مسافرت نوروزی و خرید خواهد بود و انگار نه انگار که سال گذشته حسرت دیدار عزیزانمان ، به دلمان مانده بود.
این فراموشی باعث می شود انسان تلخی های زندگی را به فراموشی سپرده و همواره امیدوار به ادامه زندگی در جستجوی بهترین ها برای خویش بماند.
یادآوری زیبایی های ساده زندگی در کنار تلاش برای بهترین ها ، نوید بخش روزهایی خوش در زندگی ما انسان ها خواهد بود.